
پیام آشنا، مریم اکبری: پرونده مجلس یازدهم در حالی روز گذشته بسته شد که موافقت شورای نگهبان با یکی از جنجالی ترین مصوبات این پارلمان با توجه به واکنش ها و انتقادات گسترده در هاله ای از ابهام قرار گرفته است؛ افزایش تعطیلات هفتگی با وجود آنکه تنها در ایران و تعداد کمی از کشورها صرفأ به یک روز خلاصه می شود، در بن بست مخالفت ها گرفتار شده و عده ای آن را «مغایر با اهداف فرهنگی و اقتصادی نظام» و «ترمز در مسیر رشد تولید» خوانده اند، حال آنکه سازمان جهانی کار با اشاره به تاثیر مستقیم کار زیاد بر ابتلای افراد به بیماریهای قلبی عروقی، اختلالات گوارشی و اسکلتی و از بین رفتن شادی و رضایت از زندگی، پیشنهاد ۴ روز کاری در هفته را مطرح کرده است.
روزهای کاری و تعطیلات پایان هفته با توجه به شرایط فرهنگی و سیاسی حاکم بر کشورهای مختلف، متفاوت است؛ در اروپا و آمریکا روزهای کاری از دوشنبه تا جمعه یا شنبه تعریف شده و یک یا دو روز پایانی هفته به اوقات فراغت و انجام کارهای شخصی اختصاص یافته است، در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و همین طور افغانستان روزهای «جمعه و شنبه» به عنوان تعطیلات پایان هفته در نظر گرفته شده اند، در ایران و با اصرار و دفاع اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و وزارت امور خارجه، مجلس در نهایت لایحه افزوده شدن روز شنبه به تعطیلی آخر هفته و کاهش ساعت کاری کارمندان دولت به ۴۰ ساعت در هفته را تصویب نمود، مصوبه ای که رضایت بخش خصوصی را جلب نمود و بر نارضایتی مخالفین که تعطیلی روز شنبه را «کپی برداری کورکورانه، دارای آثار سوء فرهنگی و عامل اختلال در فعالیت واحدهای خُرد تولیدی» می دانند، افزوده است، به ویژه آنکه شنبه روز مقدس و تعطیل رسمی یهودیان نیز به شمار می رود.
با توجه به وزن مخالفین، پیش بینی مخالفت شورای نگهبان با تعطیلی روز شنبه دور از انتظار نیست و اینکه در مجلس تازه کار دوازدهم چه بر سر این لایحه خواهد آمد هم در هاله ای از ابهام قرار دارد و از آنجا که مخالفت ها اساسأ به سمت کلیات «کاهش ساعات کاری کارمندان» و «افزایش تعطیلات پایان هفته» سوق یافته، اینکه این پرونده با توجه به تغییرات آتی در ترکیب پارلمان و دولت و تغییر اولویت ها، فعلأ مسکوت بماند، بعید نیست و اینکه جمع بندی نهایی بین گزینه های “پنج شنبه” یا “شنبه”، هیچ کدام باشد، متحمل به نظر می رسد!
لکن تعطیلات پایان هفته حق بدیهی شاغلین بخش های دولتی و خصوصی است که به بهانه های مختلف و دست اندازهای اداری مغفول مانده، آن هم در شرایطی که تنها مردم ایران و چند کشور عمدتأ آفریقایی و جهان سومی از این امتیاز محروم مانده اند! و مقایسه نمودار رشد اقتصادی، ساعات کار مفید و بهره وری سازمانی در کشورهای مختلف به خوبی آثار مثبت تعطیلات پایان هفته بر توسعه اجتماعی و اقتصادی را گواهی می نماید. به راستی سیاست های فرزندآوری و شعار تقویت بنیان خانواده و رشد گردشگری را باور کنیم یا مخالفت ها با تعطیلات پایان هفته را؟ به نظر می رسد که تنها گزینه معقول و کارشناسی روی میز موافقت با افزایش تعطیلی پایان هفته به دو روز است حال اینکه پنج شنبه به جمعه ملحق شود یا روز شنبه، طرف سنگین تر وزنه استدلال های کارشناسی می تواند آن را مشخص نماید.