روزنامه پیام زمان
  •  info@payamdaily.ir

  •  02632530055

  •   09123481560

روزنامه,پیام زمان,روزنامه پیام زمان,اخبار,امروز
کتاب فروشی اکتبر
ادمین ۲۲ آبان ۱۳۹۸ در ۰:۲۴ ق٫ظ خبر قبلی خبر بعدی

خزانی سرد در کمینِ “اُکتبر”

 

نسترن کیوان‌پور- اولین بار بود که به فروشگاهِ کتابِ “اُکتبر” می‌رفتم. تا به‌حال اسمش را نشنیده بودم. شاید چون مسیرِ هرروزه‌ام از مهرشهر نمی‌گذرد. حتی تابلوی جلوی در برایم آشنا نبود. در صفحه‌ اینستاگرامم چند نفر از هنرمندانِ جوانِ کرجی، پُستِ آخر این فروشگاه را برایم ارسال کرده‌ بودند و از من خواسته بودند برای تهیه گزارش به آن‌جا سر بزنم. حالا برگزاریِ جلسه‌ای با مدیران شهری در این فروشگاه برای شنیدنِ مشکلات این کتابفروشی و دلیلِ زمزمه‌های تعطیلیِ آن، بهانه‌ای شد که ببینم “اُکتبر” کجاست و آیا واقعا ارزشِ نجات دارد؟

فروشگاه در یک خانه مسکونی دایر شده؛ ساختمانی دو طبقه با اتاق‌ها و سالن‌های مُجزا که همان حس‌وحالِ دلنشین و صمیمانه یک خانه را برایت تداعی می‌کند. گُلدان‌های آویزان از سقف، پنجره‌های بلند با حفاظ‌های آهنیِ قدیمی، نورِ ملایمِ زرد رنگ و مُبل‌ها و صندلی‌های راحت و رنگارنگ انگار درسته از توی یکی از کتاب‌های داستانیِ قدیمیِ قفسه‌ها آمده بیرون.

کسی به کسی کاری ندارد. می‌توانی از بچه‌های کتابفروشی راهنمایی بگیری یا با خیالِ راحت بینِ قفسه‌ها بگردی و کتاب‌ها را ورق بزنی. می‌توانی کتاب‌هایی که توجهت را جلب کرده برداری و بروی یک گوشه روی مُبل بنشینی و همراه با موسیقیِ ملایمی که در پس‌زمینه پخش می‌شود آن‌ها را بخوانی و لذت ببری.

اُکتبر تنها یک کتاب‌فروشیِ ساده نیست. رویدادهای ویژه‌ای هم تابه‌حال در آن برگزار شده و شاید همین رویدادها سبب شده هنرمندان جوان کرجی آن را بشناسند و از  تعطیلی‌اش غُصه‌دار شوند؛ شبِ بخارا همراه با علی دهباشیِ معروف، رویدادی با حضور داریوش مهرجویی، حضورِ مُستمر علیرضا مشایخی یا برگزاری شب موسیقی نواحی ایران(بلوچستان) از اتفاقاتی‌ست که وزنِ این کتاب‌فروشی را سنگین‌تر می‌کند.

اما انگار با این همه اتفاقِ خوش و زیبا، زورِ اُکتبر به گرم نگه‌داشتنِ این فضا نرسیده است. مواردِ بسیار دست به دستِ هم داده تا مسئول و کارکنانِ این کتاب‌فروشی نااُمید و دلزده از سلسله اتفاقاتی، تصمیم به تعطیلیِ آن بگیرند.

 

کتاب فروشی اکتبر

 

عصرِ روز  ۱۹ آبان ۹۸ به دعوتِ رحیم خستو؛ رئیس کمیسیون هنر و ارتباطات شورای شهر کرج همراه با تعدادی از مسئولان به کتاب‌فروشیِ اُکتبر رفتیم.

برخلافِ قاعده معمول که گزارش‌ها پُر است از صحبت‌های مسئولان و اظهارنظرهای مثبتِ آنان، تصمیم گرفتم تنها وعده‌هایی که در این جلسه مطرح شد را بازگو کنم و امیدوار باشم که این وعده‌ها به زودی محقق شود. چرا که نجاتِ “اُکتبر” نجاتِ سایرِ اُکتبرها در آینده خواهد بود؛ نجاتِ این کتاب‌فروشی یک دلگرمی برای شهروندان خواهد بود که بدانند مسئولان‌شان دغدغه‌های فرهنگی و هنری نیز دارند و تنها به دنبالِ اقداماتِ عمرانی نیستند که سر و صدا و برجسته شدن در رسانه‌ها را در پی دارد.

صدرا حسینی؛ صاحب کتاب‌فروشی اُکتبر است؛ جوانی که همه زندگی‌اش را صرفِ ایجاد فضایی برای بالا بُردن سرانه مطالعه شهروندانش کرده. در حالی که می‌توانست مانندِ بسیاری دیگر از سرمایه‌داران یک رستوران یا فست‌فود دایر کند یا از کارهای ساخت‌وساز برای خودش درآمدزایی.

او برای ۱۱ نفر اشتغال‌زایی کرده و علاوه بر حقوق، ماهانه حدود ۱۴ میلیون تومان اجاره می‌دهد.

حسینی می‌گوید: «اواخر سال ۹۳ با یکی از دوستانم در بلوار شهرداری یک فروشگاه کوچک ۴۰ متر مربعی راه‌اندازی کردیم. آن زمان هزینه‌های خرید کتاب و اجاره بسیار پایین‌تر بود. پس از مدتی تصمیم گرفتیم کارمان را گسترش و عناوین کتاب بیش‌تری را پوشش دهیم. آن سال‌ها کتابفروشیِ درست و حسابی در این محدوده وجود نداشت؛ بیش‌تر، فروشگاه‌های کتاب‌های کمک‌درسی و لوازم‌التحریر بود. سال ۹۴ به این نتیجه رسیدیم که این محل را اجاره کنیم. این‌جا یک خانه مسکونی و مخروبه بود. تعمیرات انجام دادیم و سعی کردیم طراحی فضای داخلی به گونه‌ای باشد که با کتاب‌فروشی‌های معمول متفاوت باشد. می‌خواستیم اُکتبر شخصیتِ خاص خودش را داشته و در ذهن‌ها ماندگار باشد، تنها فضایی برای خرید کتاب نباشد بلکه فضا برای مردم دعوت‌کننده باشد.  متاسفانه به دلیل پیش‌بینی‌های غلط مالی، وام بانکی سنگینی گرفتیم با بهره بالا و پنج سال بازپرداخت. هر سال عقب‌تر رفتیم تا دوست و شریکم از ادامه کار نااُمید شد. اما من تصمیم گرفتم ادامه دهم. از سرمایه شخصی خودم و خانواده‌ام استفاده کردم و دو سال دیگر دوام آوردم. دنبال یک سرمایه‌گذار می‌گشتم که خوشبختانه پیدا شد اما علی‌رغم شروعِ خوب، او نیز از ادامه کار پشیمان شد. بدهی‌ها را با پولِ سرمایه‌گذار تسویه کرده بودم و حالا به سرمایه‌گذار بدهکار بودم.»

حسینی می‌گوید: «پس از انتشار خبر تعطیلی، بسیاری از مردم تمایل برای کمک مالی نشان دادند اما بحثِ ما کمک مالی نیست. در حال حاضر عناوین متنوع و جامعی از کتاب‌ها در این فروشگاه وجود دارد که اگر مردم به سمتِ خریدن کتاب تشویق شوند بسیاری از مشکلات کنونیِ این فروشگاه حل خواهد شد. موضوعِ اصلی زیربنایی است؛ یعنی مردم دیگر رغبت و علاقه‌ای به کتاب‌خوانی ندارند و کتاب در سبد کالای خانوار جایی ندارد و این یک مشکل اساسی نه فقط برای ما بلکه برای بسیاری از کتاب‌فروشی‌های کشور است.»

 

کتاب فروشی اکتبر

 

یکی از انتقاداتی که به اُکتبر وارد است عدم تبلیغات گسترده و اطلاع‌رسانی طیِ سال‌هاست. موضوعی که پیمان بضاعتی‌پور؛ رئیس سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری شهرداری کرج قول داد با تخصیص بنرهایی در شهر و اطلاع‌رسانی رویدادها به فروشگاه در زمینه اطلاع‌رسانی کمک کند.

برگزاری رویدادهای خاص و پروژه‌های ترویج کتابخوانی نیز توسط علیرضا رحیمی؛ رئیس سازمان فرهنگی، ورزشی شهرداری کرج بیان شد که در قالبِ آن بتوان بخشی از نیازهای کتاب‌فروشی را تامین کرد.

راهکار دیگر استفاده از بودجه فرهنگی مدیریت شهری برای خرید کتاب یا بُن کتاب برای هدیه به کارمندان در مناسبت‌های مختلف فرهنگی بود.

این موارد در حالی بیان شد که عباس زارع و رحیم خستو معتقدند که نیاز به یک راهکار جدی نه تنها برای اُکتبر بلکه برای تمام صنوفِ مشابه است؛ نیاز به یک فرهنگ‌سازی عظیم است که مردم را بارِ دیگر با کتاب و کتاب‌خوانی آشتی داد و در این راستا باید از منابع در اختیار مدیریت شهری نیز بهره گرفت. فرهنگ موضوعی عینی و ملموس مانند موضوعات کالبدی و محیط زیستی نیست و به همین دلیل بسیار راحت‌تر از سایر حوزه‌ها مورد غفلت قرار می‌گیرد.

مسئولان شورای شهر و شهرداری کرج توجه و استقبال خوبی از این جلسه داشتند و راهکارهای مفیدی نیز ارائه دادند اما باید منتظر ماند و دید که این وعده‌ها در آینده تا چه میزان محقق می‌شود و آیا اُکتبر و اُکتبرهای کرج نجات خواهند یافت یا خیر.