
پدیده سقط غیر قانونی فرزندان مشروع موضوعی است که امروزه برخی والدین بدون توجه به پیامدهای فردی و اجتماعی آن و با مراجعه به مراکز نامعتبر سقط دست به آن زده و جان خود را به خطر می اندازند.
به گزارش پیام آشنا به نقل از مهر، ساناز باقری راد- تقریباً تا چندین سال پیش کلمه «سقط جنین» برای بسیاری از زوجین لفظی ناملموس و در گوشی محسوب می شد اما امروزه به لطف فضای مجازی و هزاران ناهنجار موجود در جامعه، تقریباً همه با این لفظ آشنا هستند. کلمه ای که به رغم ظاهر ساده اش هزاران تهدید اجتماعی و اخلاقی در پشت خود پنهان کرده است. هرچند که این تهدیدها شامل حال سقط های قانونی نمی شود و داستان این موارد روشن و متفاوت است.
حرف ما از سقط های غیر قانونی و زیر زمینی است که در ناکجا آباد ها انجام می شود و در آن نه خبری از وجود نقص در جنین است و نه تولد آن خطری برای مادر دارد. تحصیل، اشتغال مادر و «الان زود است» هم بهانه های تکراری و کلیشه ای مادران و پدرانی است که در یک لحظه نفس فرزند خود را می گیرند. شاید در سال های اخیر هم این پدیده بیش از پیش به گوشمان خورده باشد و زوجین زیادی که این تصمیم را گرفته اند، دیده باشیم. زوج هایی که بارداری ناخواسته را دستاویزی قانع کننده برای خود می دانند و با این جمله که «الان آمادگی بچه دار شدن نداریم» انسانی بیگناه را به قتل می رسانند.
با هر دیدگاه و نظری که به موضوع سقط جنین نگاه کنیم، قطعاً آمار عجیب این پدیده در کشور نگران کننده خواهد بود چراکه از رقم کلی سقط های کشور تنها بخش بسیار کوچکی شامل سقط های قانونی می شود و باقی جنین ها یا همان بزرگسالانی که می توانند در آینده جمعیت کشور را تشکیل دهند، به صورت غیر قانونی و بدون دلیل توجیه کننده ای به دست نابودی سپرده می شوند.
آمار سقط در ایران چقدر است؟
آمارهای غیر رسمی و متناقض زیادی از رقم بالای سقط جنین در کشور وجود دارد و گاه بدون سند و مدرک هم نیست اما به دلیل غیر رسمی بودن، قابل بیان نیست؛ اما بر اساس مکتوبات و گزارشات رسمی وزارت بهداشت، سالانه ۱۵۰ تا ۳۵۰ هزار سقط در کشور انجام می شود و از این تعداد تنها حدود ۱۰ هزار مورد قانونی است.
در واقع تنها ۱۰ هزار مورد از سقط ها مطابق قانون سقط درمانی مصوب سال ۱۳۸۴ و با وجود شرایطی از جمله بیماری و عقب افتادگی جنین که موجب سختی مادر می شود، بیمار بودن مادر و تهدید جان وی در صورت زایمان، رضایت مادر و انجام سقط پیش از دمیدن روح در جنین (پیش از ۴ ماهگی) قانونی هستند. این سقطها نیز همراه با تایید پزشکان مخصوص وزارت بهداشت، مجوز قانونی و شرعی است که اغلب به دلیل مصلحت جنین و مادر انجام می شود.
کشتن فرزند خود را به ما بسپارید!
با این وجود تنها یک شمارش سر انگشتی برای شمار سقط های غیر قانونی و آمار نگران کننده آن کافی است. این در حالی است که اغلب این موارد نیز فرزندان مشروع بوده و تنها تعدادی کمی از آنها را فرزندان نامشروع تشکیل می دهند. اما متاسفانه وزارت بهداشت به عنوان یکی از نهادهای متولی سقط، نه آمار دقیقی از میزان سقط های غیر قانونی منتشر کرده و نه اقدام به مقابله با این مراکز غیر مجاز می کند.
با وجود نبودن ساز و کاری جدی برای شناسایی و جمع آوری مراکز سقط غیر قانونی، طبیعی است که شمار آنها به صورت قارچ گونه افزایش می یابد. نظارت های دستگاه های متولی این پدیده، به حدی پایین است که این مراکز بدون هیچ گونه محدودیتی در فضای مجازی به راحتی در دسترس بوده و فعالیت می کنند. اما فاجعه نگران کننده درخصوص فعالیت مراکز سقط غیرقانونی، انجام سقط آن هم بدون محدودیت در سن جنین است. طبق قانون تنها سقط جنین هایی که کم تر از ۴ ماه داشته باشند آن هم با وجود شرایط خاص، شرعی و ممکن است. این در حالی است که مراکز سقط زیر زمینی تنها برای حصول منفعت، به زمان تشکیل جنین اهمیتی نداده و این موجود را در هر سنی که باشد، سقط می کنند.
بر اساس پیگیری های خبرنگار مهر از تعدادی از این مراکز، حتی سقط جنین های بالای ۶ ماه نیز توسط این افراد غیر متخصص انجام می شود. سقط هایی که علاوه بر غیر اخلاقی و غیر شرعی بودن، تا سال ها وجدان والدین را اسیر این گناه خواهد کرد و به دلیل خطر بالای این اقدام، احتمال ابتلا به بیماری های زیادی را پیش روی مادران می گذارد. به طوریکه از دست رفتن فرصت دوباره بارداری و تجربه حس مادری را می توان گران ترین بهای سقط در مراکز غیر قانونی دانست.
اما از سوی دیگر این افزایش تمایل زوجین به سقط جنین موضوعی نگران کننده است و فارغ از لزوم اقدام دستگاه ها نیازمند حرکتی فرهنگی و اجتماعی برای آگاهی والدین از عواقب سقط و منصرف کردن آنها از این تصمیم است.
برای کاهش سقط جنین چه باید کرد؟
در این خصوص علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره علل سقط جنین از بعد جامعه شناسی گفت: امروزه زوجین از ازدواج انتظارات متفاوت تری نسبت به نسل های گذشته دارند و اغلب ادامه تحصیل، اشتغال، تفریح و پیشرفت خود را اولویت دیگر اهداف اصلی ازدواج قرار می دهند. متاسفانه جوانان امروز تصور می کنند فرزند آوری مانع این پیشرفت ها می شود. برخی نیز مسائل اقتصادی را بهانه ای برای عدم تولد فرزند یا بسنده کردن به یک فرزند و در نتیجه تمایل به سقط می دانند.
وی ادامه داد: هرچند این موارد غلط نیست اما به عنوان مثال در خصوص مسائل اقتصادی، اگر خانواده ها توقعات مالی خود را کمی متعادل تر کنند، قطعاً شرایط فرزندآوری چندان دشوار نخواهد بود به علاوه اینکه تولد فرزند به حدی مزایا و نتایج مثبت مادی و معنوی برای خانواده دارد، که نسبت به فشار های اقتصادی اولویت دارد. از سوی دیگر لازم است تا با اقدام فرهنگی رسانه ها، صداو سیما و جلسات مشاوره برای تغییر نگرش «دست و پا گیر بودن فرزند» که میان زوجین شایع است، تلاش کنیم. به عنوان یک جامعه شناس معتقدم که این نگرش و اصلاح الگوی فرزند آوری با مشاوره و کار فرهنگی قابل تغییر است.
این جامعه شناس تشدید مجازات سقط های غیر قانونی را راه دیگر کاهش این پدیده خواند و تصریح کرد: ابتدا باید برخورد قانونی، مجازات والدین و افرادی که سقط های غیر قانونی انجام می دهند، بازدارنده باشد و حتی تشدید شود. از سوی دیگر مراجع قانونی باید نسبت به شناسایی و برخورد با این مراکز به صورت جدی وارد عمل شوند. شاید تسهیل برخی سقط های قانونی نیز بتواند مقداری از شمار موارد غیر قانونی را کاهش داده و در این زمینه موثر باشد.
سقط جنین و تهدیدی به نام کاهش جمعیت کشور
اما سقط جنین فارغ از اهمیت آن به عنوان قتل نفس و کشتن انسانی که می تواند در آینده یکی از اعضای خانواده یا جامعه تشکیل دهد، نه تنها به خانواده آسیب زده و جای یک فرد را از این کانون حذف می کند، آسیب های اجتماعی نیز دارد. گرفتن فرصت زندگی از موجودی که می تواند بخشی از آینده کشور را رقم بزند یا نیرویی مفید برای کشور خود باشد، منجر به کاهش هرم جمعیت خواهد شد. در حال حاضر نیز باتوجه به اینکه کشور در شیب کاهش جمعیت و همچنین خطر کاهش نسل جوان تا چند دهه آینده قرار دارد، سقط جنین و عدم فرزندآوری بر شدت این شیب می افزاید و موجب در خطر قرار دادن آینده جمعیتی کشور می شود.
در این خصوص سید مریم ظهوریان روانشناس خانواده در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه با تغییر سبک زندگی می توان الگوی فرزندآوری را اصلاح و از شمار زیادی از سقط ها جلوگیری کرد، گفت: متاسفانه الگوی زندگی تجمل گرایانه موجب کم فرزند آوری یا حتی نیاوردن فرزند میان زوجین شده و به همین دلیل برخی جوانان در صورت بارداری تصمیم به سقط جنین می گیرند. این در حالی است که اگر خانواده ها قبول کنند که نیازی به تامین ۱۰۰ درصدی خواسته های فرزندان نیست و می توان به جای فراهم کردن شرایط لوکس، با شرایط معمولی تر هم فرزندان را بزرگ کرد، نگرش آنها به مسائل اقتصادی و تولد فرزند تغییر خواهد کرد.
ظهوریان با اشاره بر آسیب های مترتب سقط جنین بر فرد و جامعه، اظهار داشت: متاسفانه زوجین تنها چند سال اولیه زندگی را مدنظر قرار داده و تصمیم به کم فرزندی یا سقط می گیرند و دلیل آن این است که هنوز والدین جوان کشور به سن کهن سالی نرسیده و نسل کودکان و نوجوانان نیز هنوز به سن میانسالی یا جوانی که نیاز به حامی داشته باشند نرسیده اند. اما چندین دهه آینده والدین در سن پیری قرار خواهند گرفت و آن زمان یا فرزندی ندارند و یا یک فرزند که درگیر مسائل زندگی خود است دارند و با یک کهن سالی بدون حمایت روبرو خواهند شد.