
سپهر سید سجادی
قابلیت تفکر و استدلال ویژگی منحصر بفرد بشر نسبت به سایر مخلوقات است که این ویژگی کنار سایر قابلیت ها و موهبت های الهی مانند اختیار و ارسال انبیا(ص) نوع بشر را سرآمد مخلوقات گردانیده است. تفکر و قدرت استدلال گاه با تزکیه نفس، عمل به وظایف الهی، منطق و اجتهاد خود را مصون از خطا ساخته و گاه با درگیر شدن در مفاهیم، داده ها و دروندادهای غلط از مسیر تفکر صحیح خارج می گردد که نهایتا نتایج فکری ناصواب و یا رفتارهایی نا هنجار را به دنبال خواهد داشت.
یکی از مهم ترین دروندادها و داده هایی که می تواند پایه های فهم یک انسان متفکر را تحت تاثیر قرار دهد و منظومه فکری او را شکل دهد ” مفاهیم” است. مفهوم معنایی است که از لفظ و واژگان فهمیده می شود؛ گاه برداشتی است ذهنی از حواس و گاه در اثر آموزش، تکرار و تامل در داده های دیگر ایجاد شده و یا تغییر می یابد.
حال اگر مفاهیمی که پایه های فکری، شناختی و یا رفتاری انسانها را تشکیل میدهند به گونه ای متفاوت با واقعیات و یا با سو گیری مغرضانه ایجاد شده باشد دروندادی می شود که خواسته ها، رفتار ها و نوع تفکر افراد را به عنوان برونداد نهایی دستخوش تغییر می سازد. مفاهیم جعلی و دور از واقعیتی مانند تروریسم، ارتجاع، خشونتطلبى، افراطی گرى، تعصب، نفرت و دشمنى که دشمنان اسلام تحت گفتمان اسلام هراسی به اقتضاى منافع خود در تعریف مسلمانان بکار برده اند، نمونه ای از این مفاهیم جعلی است و پادزهر چنین اقدامى همانا فعال شدن پادگفتمانها و اعتبارزدایى از این رابطۀ کاذب و ساختگى دال و مدلول است. به عبارت دیگر گفتمان اسلامى باید با تدارک یک ضدحملۀ گسترده، ضمن نمایاندن تصویر راستین خود، جعلى بودن تصویر ارائه شده از سوى گفتمان مسلط و کذب ادعاهاى آن را برملا سازد.( روزنه ای به آگاهی ۱۳۹۶: ۳۶۶) حضرت آیت الله خامنه ای (مد) جهت آشکار سازی توطئه دشمنان در تولید مفاهیم جعلی می فرماید:
“غرب در دهه هاى بیدارى اسلامى و به ویژه سالهاى اخیر پس از شکست هاى پیاپى از ایران و افغانستان تا عراق و لبنان و فلسطین و اینک مصر و تونس و … کوشیده است پس از شکست تاکتیک اسلام ستیزى و خشونت علنى، به تاکتیک بدل سازى و تولید نمونه هاى تقلبى دست بزند، تا عملیات تروریزم ضد مردمى را به جاى «شهادت طلبى»، تعصب و تحجر و خشونت را به جاى «اسلامگرایى و جهاد»، قومیت گرایى و قبیله بازى را به جاى اسلام خواهى و امت گرائى»، غربزدگى و وابستگى اقتصادى و فرهنگى را به جاى «پیشرفت مستقل»، سکولاریزم را به جاى «علمگرایى»، سازشکارى را به جاى «عقلانیت»، فساد و هرج ومرج اخلاقى را به جاى «آزادى»، دیکتاتورى را به نام «نظم و امنیت»، مصرف زدگى، دنیاگرایى و اشرافى گرى را به نام توسعه و ترقى»، فقر و عقب ماندگى را به نام «معنویت گرایى و زهد» قلمداد کند.”(۱۴/۱۱/۱۳۹۰)
ایشان ضمن تاکید بر این نکته که “باید مفاهیم را درست فهمید و دانست و با حیطهبندى درست مفاهیم باید حرکت کرد” (۹/۱۲/۱۳۷۹) راه حل رهایی جامعه از در افتادن به دام مفاهیم جعلی القاء شده غرب را بررسی و تجزیه و تحلیل مفاهیم توسط دانشگاهیان می دانند و می فرمایند:
” باید مغزهاى متفکّرِ استاد و دانشجوى ما بسیارى از مفاهیم حقوقى، اجتماعى و سیاسى را که شکل و قالب غربى آنها در نظر بعضى مثل وحى مُنزل است و نمىشود در بارهاش اندک تشکیکى کرد، در کارگاههاى تحقیقاتىِ عظیمِ علوم مختلف حلاجى کنند؛” (۹/۱۲/۱۳۷۹)
حضرت آیت الله خامنه ای(مد) در تعریف مسیر دشمن برای تزریق یک مفهوم غلط و جعلی به جامعه با بهره گیری از جریانی که حربه خطرناک دشمن در نفوذ به ملت ها قلمداد می شود معتقد است:
” دشمن ابتدا یک هدف جعلى و دروغین مطرح می کنند و سپس افراد مؤثّر را، افرادى که میتوانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر چیست؟ آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمانها، تغییر نگاهها، تغییر سبک زندگى؛ کارى کنند که این شخصى که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزى را فکر کند که آن آمریکایى فکر میکند؛ یعنى کارى کنند که شما همانجورى نگاه کنى به مسئله که یک آمریکایى نگاه میکند – البتّه یک سیاستمدار آمریکایى، به مردم آمریکا کارى ندارد – همانجورى تشخیص بدهى که آن مأمور عالىرتبهى سیا تشخیص میدهد؛ در نتیجه همان چیزى را بخواهى که او میخواهد. بنابراین خیال او آسوده است؛ بدون اینکه لازم باشد خودش را به خطر بیندازد و وارد عرصه بشود، شما براى او دارى کار میکنى؛ هدف این است، هدف نفوذ این است؛ نفوذ جریانى، نفوذ شبکهاى، نفوذ گسترده؛ نه موردى. اگر این نفوذ نسبت به اشخاصى انجام بگیرد که اینها در سرنوشت کشور، سیاست کشور، آیندهى کشور تأثیرى دارند، شما ببینید چه اتّفاقى مىافتد؟ آرمانها تغییر پیدا خواهند کرد، ارزشها تغییر پیدا خواهد کرد، خواستها تغییر پیدا خواهد کرد، باورها تغییر پیدا خواهد کرد.” (۰۴/۰۹/۱۳۹۹)
حضرت آیت الله خامنه ای ( مد) در طرح مساله القاء مفاهیم جعلی به جوامع دیگر توسط غرب می فرمایند:
“امروز همان بایدها و همان قضاءِ لا یردّ و لا یبدّل را غربىها نسبت به مفاهیمِ خودشان تکرار مىکنند: «چارهاى نیست؛ جهانى شدن، سرنوشت ناگزیر بشرى است. چه بخواهید، چه نخواهید، خواهد شد!» البته آنها واقعیّتهاى زندگى خود را در وسط یک پردهى آهنین حبس کرده بودند تا کسى آن را نبیند و از باطنِ کارشان سر درنیاورد؛ لذا جوانان بسیارى به همین الفاظ فریب مىخوردند؛ اما اینها باطن کارشان هم آشکار است؛ درعینحال خجالت نمىکشند و گستاخانه ادّعا مىکنند که آنچه ما مىگوییم، شدنى است و بروبرگرد هم ندارد! یک عدّه بیچارههاى سادهلوح – که به نظر من خوشبینانهترین تعبیر هم همین است که آدم بگوید سادهلوح – این الفاظ را مىگیرند، به خیال اینکه اینها اصلاً قابل خدشه و مناقشه نیست. این مفاهیم را در محیط فکرى و معرفتى جوان و غیر جوان مىآورند و ترویج مىکنند؛ برایش سینه مىزنند و خودشان را مىکُشند، براى اینکه این مفاهیم را در ذهن افراد وارد کنند.” (۲۴/۰۶/۱۳۸۱)
ایشان معتقد است سابقه تاریخی در این مورد پیش از انقلاب هم وجود داشته که تحول عظیم امت اسلام در جریان انقلاب اسلامی این نقشه را ناکام گزارده است.
رهبر معظم انقلاب در جهت اصلاح، بهبود و نوسازی مفاهیم عموما علما، طلاب و مجامع دانشگاهی را مسئول ترمیم این مفاهیم معرفی می نمایند و معتقدند:
” پس از ثلمهى حاصل از فقدانها، حوزه عناصرى را تربیت کند تا موجودىِ فعلى، جایگزین آنها باشد و نیز پس از اندراسِ مفاهیم منسوخ، مفاهیمى بیافریند که جایگزین مفاهیم مندرس و کهنه شده باشد. مفاهیم، کهنه مىشوند و نشاط و شادابى را بتدریج و با مرور زمان، از دست مىدهند. باید بعد از آنکه فکرى به خاطر ورود انظار و دقّتهاى گوناگون بر آن، به مرور زمان دچار خدشه شد و از استحکام اوّلیه افتاد، جاى آن مفاهیم نویى گذاشته شود. پس، مفاهیم منسوخ مىشوند. در همهى علوم، چنین چیزهایى هست. براى پر کردن خلأ حرفها و مباحث و مسائل منسوخ، باید مباحث جدیدى مطرح شود و فضاى ذهنى در هر علمى، از لحاظ حجم مفاهیم ذهنىِ لازم، به کمال برسد. این، ترمیم است که تلاش و فعّالیت زیادى لازم دارد.” (۱۳/۰۹/۱۳۷۴)
در پایان با توجه به روند مباحث طرح شده در این نوشتار و با عنایت به نظرات ارزشمند آیت الله خامنه ای (مد) می توان به اهمیت مفاهیم، الفاظ و ارزشها به عنوان مبنا و پایه ای برای تفکر و استدلال پی برد. همچنین به منظور شکست توطئه های دشمنان، آگاهی از شرارت هایی که هدفمندانه در صدد تغییر ارزشها و تخریب آرمان های متعالی جامعه اسلامی هستند، ضروری است. این وظیفه خطیر می بایست توسط مجامع فعال علمی و مذهبی در حوزه های شناخت، مقابله، خنثی سازی مفاهیم جعلی و ارائه مفاهیم متعالی اسلامی به عنوان مبنایی صحیح برای تفکر و استدلال به سرانجام برسد و عموم افراد جامعه نیز با تامل بیشتر بر مفاهیم القاء شده چه در قالب نظریات وارداتی، مفاهیم و ارزشهای جدید و ساختگی و یا تفسیر به رای مفاهیم اصیل به گونه ای ناصواب، هوشیار تر عمل نمایند.
سپهر سید سجادی
دکتری سیاستگذاری عمومی
sepehrsajady@gmail.com